منوچهر آتشی


کنار واقعه

کنار واقعه
 وقتی که مرغ دیروز از خواندن ماند
 از قلب تو قناری نوبالی برخاست
در چشم هات نشست و تحریک اشک را
 یکریز خواند
 کنار واقعه ابر افتادی
 وقتی که واقعه سنگی شد
و سنگ ماندی
وقتی که سنگ شراع کشید به بندرهای دیروز
امروز در قفای واقعه
سرو ایستاده ای
 سبز
 و جویبار را می پایی
که پونه ها و سوسن ها را
 بر شانه می برد به اینه ی فردا

 

 

بالای صفحه | زندگی نامه