منوچهر آتشی


هدیه به نور شجاع

 این شعر را به سپیده دم تقدیم می کنم
 حضوری
ساده تر از فلق که در آن
خواب از خواب برخاسته است
و گرد خودش گل ها را دیده است
 که از بس که تا سپیده گپ زده اند خسته و خواب آلودند
 و آب را دیده است
که می رود ناهموار
 تا لاله های دامنه را در آفتاب برخیزاند
این شعر را به سپیده دم تقدیم می کنم
 که صبح را با زلف بورش
عبور داده از گریوه ها و گردنه ها
 بی آن که جانوران بی گاه را
 دیدار کرده باشد
 این شعر را به صبح همین امروز تقدیم می کنم
به خاطر گل زردی که از میان فلق هدیه کرده است به من

 

 

بالای صفحه | زندگی نامه